کلی خبر+عیدتون مبارک
سلام دوستای عزیزم خوبین؟؟؟شب پاییزیتون بخیر باشه
اول از همه سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) رو به همتون تبریک میگم

مظهر احسان و جود خالق یکتا علیست / نور بخش ماه و خورشید جهان آرا علیست
در میان کل مردان ز ابتدا تا انتها / در مقام همسری، زیبنده ی زهرا علیست
صلوات

خب بریم سراغ خبر خوب و باحال و هیجان انگیز
اقای رامبد جوان فیس بوک اصلی و رسمی خودشون رو افتتاح کردن
این صفحه زیر نظر خودشونه و خودشونم ادارش میکنن تازه جواب کامنتای طرفداراشونم میدن نمیدونین که چقدرم شیطونی و شیرین زبونی میکنن الحق که ایشون فوق العادن برای رفتن به ادرس فیس بوکشون میتونین روی اولین لینک وبلاگم کلیک کنین یا اینکه روی لینک زیر کلیک کنین:
با تشکر ویژه از دوست گل و با معرفتم الی عزیزم

خبر دوم:
رامبد جوان "خندنده" را آذرماه کلید میزند

وی افزود: بعد از اتمام بازنویسی فیلمنامه قصد دارم که پیشتولید فیلم را آبانماه شروع کنم تا به امید خدا "خندنده" در آذرماه کلید بخورد که تمام تلاشم این است که تولید فیلم در آذرماه قطعی شود.

جوان بیان کرد: مطمئن باشید که این فیلم امسال ساخته خواهد شد و تا زمستان کار بر روی این پروژه را تمام خواهم کرد.
دارنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر به خاطر ایفای نقش در فیلم "گناهکاران" اثر فرامرز قریبیان در مورد عوامل فیلم توضیح داد: تمام عوامل در زمان پیشتولید این اثر مشخص خواهند شد و هنوز هیچچیز مشخص نیست.
فیلمنامه "خندنده" که موضوعی کمدی - اجتماعی دارد توسط پیمان معادی نوشته شده است. در خلاصه داستان آمده است: فکر میکنید برای این که وقتی فردا صبح از خواب بیدار میشوید، روی لب مردم این شهر خنده ببینید، جادو لازم است؟
زهرا:به به چه عالی بسی زیاد شادمان گشتیم...چه جالب خود اقای جوان کار بازنویسی فیلمنامه رو انجام میدن...اوووف چه فیلمی شود خندنده...بی صبرانه منتظریم

«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی کیلد خورد

بهروز افخمی کارگردان مطرح سینمای ایران فیلم سینمایی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را کلید زد.
تهیه کننده این فیلم گفت: فیلمبرداری جدیدترین ساخته بهروز افخمی با بازی گوهر خیراندیش و مهدی فخیم زاده در محله زعفرانیه تهران آغاز شد.
سید جمال ساداتیان افزود: فیلمنامه«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» توسط مرجان شیرمحمدی نوشته شده است.
علاوه بر گوهر خیراندیش و مهدی فخیم زاده؛ رامبد جوان، امیرعلی دانایی و مرجان شیرمحمدی هم دراین فیلم نقشآفرینی می کنند.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که مضمونی اجتماعی دارد برای جشنواره فجر آماده می شود.
بهروز افخمی ساخت فیلمهایی چون «عروس»، «شوکران»، «گاوخونی»، «فرزند صبح»را در کارنامه خود دارد.ا
زهرا:ایشالا که موفق باشن بازم یه فیلم جدیه دیگه با بازی جذاب اعجوبه ی سینمای ایران...
اینم عکسی زیبا از اقای جوان در کنار نویسنده و کارگردان گناهکاران:

وااااااااااای خیــــــــــــــــــــلی قشنگه...
مرسی از الی مهربونم و راضیه عزیزم

اینم متن کامل مصاحبه ی رامبد جوان با مجله (دی وان)D1
گفتگوی رامبدجوان بامجله دی وان شهریور92:
رامبدجوان"من ادم باهوشی هستم!
گفتگوازنگارحسینخانی/همانطوراست که فکرش رامیکنید.حتی شایدبهتراز ان چیزی که فکرمیکنید.بعدازکنسل شدن قراراول روزدوم دردفتردی وان قرارگذاشتیم.دیرامدوزودرفت.بقیه ی گفتگو رابه فردایش درکافه ی ایرانشهرموکول کردیم.کلی خندیدیم کلی سوال کردیم که به خاطرپیش نیامدن سوتفاهمی اجازه ندادچاپ شود!اماانچه دراین گفتگوهامهمترازهمه به نظرمیرسدتصویرواقعی چیزیست که درذهن داشتیدوشکسته نخواهدشد.اینکه یک هنرپیشه کارگردان وبه طورکلی هنرمنددرذهن طرفدارانش بیش از ان چیزی نشان دهدکه ازاومیشناخته اند.رامبدجوان اینگونه بود...
-درحال حاضرمشغول چکاری هستید؟
روی فیلم سینمایی کارمی کنم به نام" خندنده "که پروانه ساخت گرفته است.واکنون مشغول نهایی کردن بخش هابرای اغازفیلم برداری هستیم.این فیلم سینمایی به تهیه کنندگی جوادفرحانی ونویسندگی پیمان معادی و"گروه ایده میده"ومن براساس داستانی از "هاینریش بل "به نام "خوش خنده ی حرفه ای "ساخته میشود.
-ایده میده دیگرچه گروهی است؟
"ایده
میده"گروهی است که درایده دادن وپرداختن به ان به من کمک میکند.ازاسمش هم
پیداست/ایده میدهد!یاچیزی مثل"چاقوماقو"به همین دلیل اسمش
اینطورصدامیشود.گمان نکنم کسانی باشندکه شمابشناسیدشان.یک عده جوان هستند
که یکی گرافیست است/دیگری عکاس/فیلنامه نویس/موزیسین/یکی برق خوانده.هرکس
بادیدی به این گروه کمک میکند.
-داستان "خندنده"چیست؟کمی برایمان توضیح دهید.
خندنده ماجرای ادمیست که انواع خندیدن ها رابلداست وبه شکلی استادخنده است.حدودده سال پیش این داستان راخواندم.همیشه دوست داشتم ازین داستان فیلمی بسازم.4سال پیش پیشنهادنوشتنش رابه پیمان دادم.باپیمان دوستی قدیمی داریم.ازسال79باهم دوستیم.یک سال ونیم پیش قرارگذاشتیم و انرانوشتیم.ایده میده هم دراین میان کمکمان کرد.حرف زدیم وحرف زدیم وحرف زدیم تاکارشکل گرفت وبه تعریف واحدی ازشخصیت این داستان رسیدیم.
-چه کسی این نقش رابازی می کند؟
هنوزنمی دانم.
-آیاشباهتی به دیگرکارهایتان دارد؟
نمیدانم.فکرمیکنم نه!ان شاالله چیز متفاوتی خواهدشد.
-درفیلم "گناهکاران"برنده جایزه بهترین بازیگرمکمل شدید.به عنوان یک بازیگر چقدرعلاقه به این نوع نوشتن ها دارید؟
جایزه
همیشه می چسبد.این هایی که نمی روند جایزه شان رابگیرندیامی گویندجایزه
گرفتن برایمان اهمیتی ندارد چه فکری میکنند؟وودی الن جمله ای داردکه
میگوید"من نه انتقادهایشان راخیلی جدی میگیرم ونه تشویق هایشان را"واقعیت
این است که فرمول جذابی است.من بخش اولش رایادگرفته ام.انتقادهاراجدی
نمیگیرم.اماتشویق هارادوست دارم.بیشترهم سعی میکنم تشویق
هارابشنوم.اماتاوودی الن شدن زمان زیادی لازم است.من امامثل هرادمی ازتوجه
لذت میبرم.اماباخودم تکرارمیکنم که اتفاق بزرگی نیفتاده است.
-ایاازجایزه
ای بیشترازجوایزدیگرلذت میبرید؟یااینکه یکی ازاین جوایزانقدربرایتان اهمیت
داردکه بخواهیدبه ان برسیدوآن جایزه را بگیرید؟
این برمی گرددبه توقعاتی که من ازخودم دارم.مثلاممکن است فیلمی راببینم ودلم بخواهداین فیلم برای من بود.
-یعنی تابحال اتفاق افتاده است؟
بعله.مثلامدتی
پیش فیلمی می دیدم به نامword war z"جنگ جهانی z"که زد ان به معنای زامبی
ست.بردپیت بازی کرده وجزومعدودفیلم هایی است که که فقط خشونت واکشن
ندارد.انقدردوست داشتم این فیلم راوذوق کردم وباخودم گفتم کاش این فیلم من
بود.البته باهمین کیفیت.این ارزووتصورالان من است.ولی اگرامروزقادرباشم
چنین فیلمی بسازم 5سال بعدقطعاباساختن چنین فیلمی راضی نخواهم شد.الان
فکرمیکنم خندنده برای مسیرفیلمسازی من راه درستی است.دراین راه نیزممکن است
موردتشویق ونقددیگران قراربگیری واینکه گفته شودچقدربخش جدی فیلم راخوب
بازی کرده بودوبهتراست فیلم جدی بازی کند.این حرف رازیادمیشنوم ولی من
ازروی اتفاق کمدی کارنمیکنم.من به این کارمعتقدم وزحمت انراکشیده ام تابه
درک سطحی ازکمدی رسیده ام.واقعیت هم این است که تعدادبازیگران
وکارگردانانو...که جدی می سازندکم نیست.اماانان که میتوانندکمدی سالمی از
اب دربیاورندخیلی کم است.
-از"باسترکیتون"تاوودی الن/کدام کمدین هامیتواننددرتعریف کمدی ازنگاه رامبدجوان قراربگیرندوکدام کمدین رابیشترازهمه دوست دارید
به
عنوان مخاطب همه شان رادوست دارم ازبازیشان کیف میکنم وغش غش
میخندم!امابعضی کارهایشان هم لوس است والبته این طبیعی است.هیچ کدام بی نقص
نیستند.اماسعی میکنم به اعماق بازیشان بروم وفکرکنم چه میگویند وچه
میکنندکه بامزه اند.باگذشت اینهمه سالچرامابازهم به کارهایشان
میخندیم؟فرمول کارکردنشان چیست؟به نظرمن یکی ازبی نظیرترین ودرجه یک ترین
کمدین های جهان برادران مارکس هستند.من میمیرم برای این سه برادروازنفر
چهارمشان هم متنفرم چون ادم لوس وبی ربطی است.فکرکنم خودشان هم همین
نظرراداشتندچون ازگروه بیرونش کردند.شاهکارندبه این لحاظ که اززمان خودشان
خیلی جلوترهستند والان هم چیزهای مدرن وعجیب وغریبی درکارهایشان
هست.دکورهای پیچیده وسختی که متوجه نمیشوی چگونه این کارهارااجرایی کردند.
-چه شدمهمان کلاه قرمزی92شدیدوایاتمرینی پشت این بازی بود یانه؟؟
کاملابداهه
بود.گرچه یک تعدادموضوع وجودداشت.پیشنهاددادندکدام رابازی میکنید؟"تست
بازیگری"راانتخاب کردیم.قرارشدمن درنقش رامبدجوان باشم که برای فیلمم
نیازبه یک بازیگربچه دارم ومی خواهم ازبچه هاتست بگیرم.این گروه بی نظیر
کاردرست وحیرت انگیزند.مخصوصاشخصیت "اوستاست.این مجموعه عروسک گردانانی مثل
دنیافنی زاده ومرضیه محبوب و...داردکه درجه یک وباسابقه اند.گویندگان هم
همینطور.اماچیزعجیبی دربهادرملکی صداپیشه فامیل دوراستدربرنامه قانونی
نگذاشتیم که بگویدنخندیدومن واقعادربرنامه میخندیدم.می دانستم دارم جلوی
دوربین بازی می کنم وقراراست دراین مجموعه ازتعدادی عروسک تست بگیرم
اماواقعاازعکس العمل هایشان خندیدم وتعجب کردم.به نظرم نابغه
اند.قراربودتست هوش بگیرم وگفتم فرض کنیدبه شماپولی بدهم.همه دیالوگ
هابداهه بود.اماکاربه جایی رسیدکه یکی پول رامیخواست.یکی پس نمی داد.اون
یکی بیشترمی خواست.من میخواستم قانعشان کنم که شماکه پولی نگرفته
اید.ازجایی ببعی می امدومی گفت:رامبد/رامبد چهل تومن دیگه بده
بدهکارم!{قهقهه میزند}باباچه پولی!مگرشصت تومن قبل راگرفته ای که می خواهی
به ان اضافه کنی؟!اون یکی گفت من گذاشتم بانک نمی تونم پس بدم.الان
شده507هزارتومان.بهش میگفتم هفت هزارش راازکجااوردی؟میگفت:داشتم!اصلن چی
میگیدشما؟!خیلی بامزه اند.خیلی!
-مشابه این میهمانی یکبارم درسال91به برنامه پربیننده نوددعوت شدید.
آنهم بداهه بود.
-فردوسی پورراروانی کرده بودید.
بنظرم عادل هم بازی می کرد.قراربودبیست دقیقه دربرنامه حضورداشته باشیم.امااین زمان گذشت اماخواست ماباشیم.چون معتقدبودبرنامه متفاوت شده است وشب عیداست.انقدرادم باهوش ودرجه یکی است که اوهم به این تصوردامن میزدکه"ای وای!ریختیدبه هم اینجارو!"
-ایادوستی شماباصحت وحبیب رضایی باعث شدکه این ترکیب دران برنامه شکل بگیرد؟
قطعا.وقتی
کارتان نمایش باشد متوجه میشویدکه وقتی طرف مقابل یک شوخی راشروع
کردبگذاریدادامه دهدوزمانی که داشت برنامه ازاوج می افتاد ان راتوبگیری
وادامه دهی.ماهم این موقعیت شوخی راخوب میشناسیم.اینکه من بروم وبنشینم پشت
میزعادل غیرازکنجکاوی شخصی مطمین بودمبسیاری ازتماشاگران دوست دارندجای من
باشند.بعنوان نماینده تماشاچی که این برنامه رامیبیند پشت ان دکورنرفته
ودوست داردبداندپشت ان چه خبراست من راجانشین خودمی کند.خب این دفترچه که
چیزهایی دران نوشته شده که معلوم نیست چیست!بعدمی گویم:عادل میشه ازلیوانت
اب بخورم؟!"
ان وقت است که تماشاچی می گوید "اره!خودشه"
-مجری گری شماچقدردرراستای کمدین بودنتان امری حرفه ای محسوب میشود؟
برای من وجه کاری وحرفه ای دارد.این کارراتخصصی وحرفه ای می دانم واینطورنیست که هروقت بازی یاکارگردانی نمی کنم مجری گری کنم.کسی که مجری گری میکند باید اجرای ادم های موفق رادردنیا ببیندوروی روش های خودش تحقیق کند.به همین دلیل هرپیشنهادی روقبول نمیکنم چون کارسختی است وزمان زیادی از ادم میگیرد.مثلا در"خانه ای باطرح نو"بااشکان خطیبی و"امشب"باامیرحسین صدیق بودکه فکرداشتیم ونویسنده هم داشتیم.درباره ی ان اجراها کلی هم برنامه ریخته بودیم.خیلی زمان ازماگرفت به همین دلیل چون باید روی اجراهاکارکرد هر پیشنهادی رانمی پذیرم وکاملا حرفه ای به کاراجرانگاه میکنم.
-رامبدبه معنای صلح وارامش است.بنظرخیلی به این معنی نزدیک نیستیدوکمتربه غارتنهایی مجموعه "همسران"سرمیزنید.
ازانجاکه من هم جزو نوع ادمی زادمحسوب میشوم مثل همه زاویه ووجوه مختلف دارم.اصولامعتقدم به سرحال بودن وسعی میکنم شادباشم.سعی میکنم درفضایم شادی وانرژی ایجادکنم چون بنظرم زندگی متکی است به شادی وانرژی وانقدر محیط/جهان/تاریخ وروزگارغیر این رابه همراه داردکه اگربخواهی به ان سمت بروی لذت کمتری ازجهان خواهی برد.چون واقعیت این است که هرچه انسان شادتروسرحالترباشد امکان جذب اتفاقات خوب راازجهان بیشتر درخوددارد.این زمان احساس ارامش بیشتری هم خواهدداشت واینجاست که صلح وارامش معنایش راپیدامیکند.غیراینهم بدنیست/عده ای انطوردوست دارند/اما من اینطور کیف میکنم.عده ای شاید معتقد باشند رامبد ادم راکلافه می کند.عده ای هم گمان میکنن این سرخوشی وخوشحالی سطحی ست که البته مشکل خودشان است.انها فکرمیکنند اگرشاد باشند مساءل عمیق جهان راازدست میدهند.امامن هم به مساءل عمیق جهان فکرمی کنم.درباره شان کارمینویسم وکارمیکنم.این راخودم می دانم که دربرابراین جهان مسوولیت دارم.
-ایاشمااز ان دسته هنرمندانی هستیدکه مطالعه درزندگی حرفه ایشان نقش داردیااین گرایش رادرهنرمندان ژستی روشنفکرانه میدانید؟
مگرمی شودمطالعه نکرد؟خیلی هابه فیلم دیدن/کتاب خواندن وبحث کردن معتقدنیستند.انچه درادمی ست وگاه استعدادمعناپیدامیکند بااین مطالعات تغذیه میشودورشدمیکند.
-اخرین کتابی که خوانده اید چه بوده است؟
کتابی میخوانم به نام "اخرین موی سیاه من"نوشته ژان لویی فورنیه باترجمه ناصرضرابی که نشرابی انرامنتشرکرده است.این کتاب فرانسوس وبسیارجذاب است وراجب پیری است.من اصولا کتاب راترجمه میخوانم.
-همکاری چهارمتان بابیژن بیرنگ درشام ایرانی است.چقدراین حضورازاعتمادی بودکه به بیرنگ داشتید وتاچه اندازه به این اعتمادپاسخ مناسبی داده شد.؟میدانیم که شام ایرانی یکی از اثارتقلیدی است که همچنان بانقدهای زیادی روبرو است.
حتما چیزی وجودداردکه ازکاری انتقاد میشود.امانمی فهمم که چراتقلیدبداست؟!چه کسی میگوید هرکاری انجام می دهد کاری اورجینال وویژه ی ان شخص است؟اینهمه اثرتقلیدی وجوددارد.ماهم هیچگاه نگفتیم تقلید نمی کنید.اساسا این پروژه بفرمایید شام یک نسخه مادرداردوهرکشوری بخواهد این مجموعه رابسازد مذاکره میکند که درمدت زمانی وباتعداد قسمت های مشخصی بسازد.فرم وفرمول خاصی دارد.اینکه کارباچهارنفرساخته خواهدشدوامتیازبندی مشخصی دارد.ازانجاکه مادرکشورحقوق کپی رایت رااجرا نمیکنیم نمیتوانست باسازندگان اصلی برنامه مذاکره کند.اگر تغییرش هم میدادیم همه میگفتند این که همان است.پس اصلا درپی پرده پوشی نبودیم.خواستیم اسم کارراهمان بفرماییدشام بگذاریم که اجازه ندادند وشد شام ایرانی.میخواستیم هم مردم دران شرکت کنند وهم هنرمندان.یک چیز دیگرهم این است که این مجموعه درشبکه ی خانگی است وباید خریده شود وکنترل مجموعه هم بامردم کاری سخت بود.
-همه ی این توضیحات به شماهم داده شدکه کارراقبول کنیدیاخودتان مایل به شرکت دراین برنامه بودید؟
واقعیت این است که کلی بحث کردیم.چون اصلا حاضرنبودم دراین مجموعه شرکت کنم.بیژن کلی دراین باره حرف زد تاقانع شدم.درواقع انقدربیژن رادوست دارم که بخش عمده ای ازپیشنهاداتش راقبول دارم.من بیرنگ رادوست دارم. به اووابسته ومدیونم.خیلی ازداشته هایم ازدعوت واعتماداوست.
-اهل خواندن رمان های بلند هم هستید؟مثلا کتابی چندجلدی مثل "درجستجوی زمان ازدست رفته"نوشته مارسل پروست را بخوانید؟
آخ آخ آخ!این کارراکرده ام.الان کمتروقتم اجازه چنین کاری رامیدهد.
-باتوجه به حضوردرمجموعه ی تلویزیونی"ولایت عشق"چقدربازی درمجموعه های تاریخی راازکارهای ماندگاردرکارنامه ی بازیگری یک نفرولازم درتجربه ی بازیگری او میدانید؟
اصلا لازم نیست.تجربه ی خوبیست.اما لازم نیست.گرچه من توانستم از پس این کاربرآیم.
فیلم "آزمایشگاه"حمید امجدبسیارمورد نقد سینماگران قرار گرفت وانها معتقدبودند فضا تئاتریست وکاردرنیامده است.بنظر شما چطور؟
...............
-کت جادویی رامبدجوان راماندگارکردوخودنیز مجموعه ای ماندگارشد.این مجموعه تلویزیونی به طورعجیبی گریز به فانتزی داشت وبا المان های روزمره تو رااز روزمرگی جدا می کرد.این مجموعه پس ازپیداکردن مخاطبانش چقدربرایتان مهم شد؟
هنوزمن به دو اسم صدا میشوم/فرید جنگل بردوکت جادویی!همه میپرسند کتت کجاست؟!به ماهم قرض میدهی؟ادرس بده اژانس بفرستیم!ان زمان این عکس العمل جنون امیز شده بود.مردم هم اوضاع مالی مناسبی نداشتند.البته هنوزهم ندارند.بمیرم برایشان که هرروز وضعشان بدترمیشود.
-این تخیل درزندگی مردم رسوخ کردمخاطبان کم کم به ان فکر کردند.این کت چقدر شماراازواقعیت دورکرد وباخودش برد؟همه ی مادنبال جادویی هستیم که بتواند ماراپولدارتر/زیباتر/خوشبخت تر وقدرتمندترکند.این ارزویی مشترک است.
-"صرفه جویی در اب" از کارهایی است که درکارنامه شما وجود دارد.این کار چطوربود؟
این برنامه برای کودکان بود ودرزمان پخش برنامه ی ویژه ی کودکان پخش میشد.برادران یغمایی کارراتهیه کنندگی کرده بودند.درفرهنگ صرفه جویی اب برای بچه ها.
-"نوروز74"چطور؟
ازدرخشان ترین کارهای زندگی من است.خیلی این کاررا دوست دارم.من داریوش موفق سیدبهزاد ضیایی ومحمد رضا عرفانی به دعوت مرحوم بهزادصفدری ومهران ازاده جمع شدیم.قراربود جنگی برای عید راه بیندازم.فرمول تازه ای داشت اینکه ما چهارنفربعنوان نویسندگان برنامه باید ازبازیگران تست میگرفتیم.دراین جنگ خیلیها برنده وبازیگرمعرفی شدند مثل مثل دوستانم نیمافلاح وحسن معجونی.البته درایتدامن مخالف نیما بودم ومیگفتم این ننر است.امابعدها خیلی عیاق شدیم.[قهقهه میزند.نمی خواهدنام کسی راببرم واین رابنویسم.اصرارمیکنم چون تااینجاهم چندمورد راحذف کرده ام.]
البته درامریکا اینطورراحت صحبت کردن خیلی مرسوم است.مادرایران این اخلاق راداریم.[کاپولا وپدرخوانده رااز دید تهیه کننده اش مثال میزند]
-مجموعه ای تلویزیونی دارید که درنوبت پخش باشد وهنوز پخش نشده باشد؟
مجموعه ای هست بنام "باغ بلور"که72بازیگرداشت ودرسال 81ساخته شد.کارجذابی بود.اتیلا پسیانی/میتراحجار/امیراقایی/بهزادفراهانی/همایون ارشادی و...این مجموعه راجبه علت گرایش ادم ها به مواد مخدر بود.15قسمت45دقیقه ای که هرقسمت باقسمت بعدی کاملا متفاوت بود.ازبازیگروقصه گرفته تا نورپردازی وجنس قصش.انگار15فیلم ساخته باشیم.عوامل حرفه ای داشت. تهیه کنندم خودم بودم ویک نفرکه شریکم بود.
-محمدشاه حسینی عکاسمان میپرسد:
تهیه کننده تاچه اندازه ای کار مهم وتاثیرگذاری درسینما ایفا میکند؟آیا اینکارهم فن محسوب میشود؟
تتهیه کننده بایدکامل سینما رابشناسدتا بتواند این مسئله راتشخیص دهد که چه فیلنامه ای را ازمیان خیل فیلم نامه های نوشته شده انتخاب کند.بایدسلیقه داشته باشد.باید این راتشخیص دهد که اگراین فیلم رابسازد فروش خواهدداشت یانه؟درغیراین صورت هرفرد پولداری میتواندکارهای مزخرفی بسازد.درنتیجه پول ان شخص هم نابود خواهد شد. درضمن این وظیفه هم بردوش تیه کننده خواهد بود که چه کسی را برای ساخت کارش انتخاب کند.کسی که بتواند چیزی را به فیلم نامه اضافه کند.پس نوبت اوست تا به کارگردان کمک کند که تیمش رابچیند. اوباید به کارگردان مشاوره دهد که چه عواملی را انتخاب کند وبگوید دراین باره چقدر میخواهد هزینه کند. درطول فیلم نیز نیز نظراتی دهد که روند فیلم رابهترکند.مذاکرات راهم تهیه کننده ها انجام میدهند.میتوان اینطورگفت که دربسیاری اززمان ها یار کارگردان است وهردودرتلاشند کار خوبی رابسازند.من بعنوان کارگردان هیچگاه حاضر نیستم باتهیه کننده ای که نمیشناسم همکاری کنم زیراممکن است خلقیاتمان به هم نخورد ودرطول همکاری شرایط گروه رامتشنج کند.درضمن چراباید کسی نامش درتیتراژکنارنام من بیاید که هم فکر من نیست وبخواهد ازشهرت اواستفاده کندو خودرامطرح کند.
-اصولا درماه های خاصی ازسال چنان که باید ازسینمااستقبال نمیشود.به همین دلیل طرح هایی همچون اذان تااذان برای این زمان ها درنظر گرفته میشود.ورود اقایان ممنوع خلاف زمان پخشش این تصویر رابهم ریخت وبسیاراز ان استقبال شد..دلیل این استقبال دراین ماه چه بود؟
وروداقایان ممنوع فیلم موفقی است.من دراین فیلم به عنوان کارگردان تجربه ی بیشتری داشتم وفیلمنامه ی خوبی دراختیارم بود.بازیگران خوبی هم دران بازی میکردند.دراین نیز شکی نیست که "فیلمیران"پخش کننده ی بسیارباهوش و موفقی است.این فیلم درسال اکران جدایی نادرازسیمین اصغرفرهادی واخراجی های3مسعودده نمکی پخش شد. ورود اقایان ممنوع بیش ازهمه فروخت وبا شش میلیارد رکورد زد.
-شرکت درمراسم خیریه درمیان هنرمندان بسیارمرسوم شده است.چقدراین مسئله بعنوان ژست مطرح است؟
من دراین مراسم روی سکو چیز هایی میفروشم.یک بارهم کلاهم راامضا کردم وفروختم هشتصد هزارتومان.برای من شرکت دراین مراسم ژست نیست.اگراشخاصی مانند مابتوانند دراین مراسم تاثیر گذارباشند چرانباشند؟اگرخانم هنرپیشه ای به افغانستان پاکستان و...برود باعث ان خواهدشد این مسئله حالت تبلیغاتی پیداکند وتوجه همه دنیا را به ان قسمت متمرکز کند.درماهم تااندازه ای این موضوع مطرح است.یک بار یک شخص پولداررا مجبورکردم ده میلون تومان چک بنویسدوبه خیریه بدهد.مبهوت به من نگاه میکرد ومیگفت کمک کرده است.گفتم:من این پول رامیخواهم بگیرم. بنویس!درست است دربرخی زمان ها این نوع رفتار اداست اما ادای باحالی است.درپایان پولی جمع خواهد شدکه منتج به نتیجه خوبی استمن هم به این کار معتقدم.خیلی وقتها هم کمک هایی میکنم که کسی از ان باخبرنیست.دوست دارم به دودسته همیشه کمک کنم :بچه ها وحیوان ها.
-خبرنگارهاچی؟
نه شمازورتان زیاد است.بچه ها وحیوان ها زورشان نمیرسد.شمامیتوانید باهم جمع شوید واتحاد کنید وکاری صورت دهید.اما بچه ها وحیوانات اگرجمع شوند هم کاری نمیتوانند انجام دهند..انها خیلی طفلکی هستند.به همین خاطر من به خاطر انها همه کار میکنم.
-شرکت درساختمان پزشکان دردواپیزود وسه سکانسو حضور به این کوتاهی چقدر میتواند ازدوستی باسروش صحت باشد؟
انگارمهمانی دعوت کرده اند.پیمان قاسم خانی محسن چگینی سروش صحت اگر میگویند رامبد بیا دراین مجموعه بازی کن معلوم است که پاسخ مثبت میدهم.چه چیزی ازمن کم میشود؟حتی به نفع من است چون مردم این مجموعه را نگاه میکردند وبازدر انجا من رادیدند و دوباره مورد توجه قرار گرفتم.این ادم ها من را دعوت کنند ومن بگویم نه؟خیلی باید ادم کج سلیقه و... باشم که به این دعوت جواب منفی بدهم.دراین چند سکانس چند تا دری ور گفتیم تمام شد.این ها رفقای ماهستند وهدفی پشت کارشان وجود دارد.پیمان ادم منتقدی است وهمیشه چیزی برای گفتن دارد اگرمن به او درگفتن حرفش همراه نباشم چه کسی میخواهد یک نویسنده را همراهی کند؟
-خیلی سعی دارید با وجوداینکه کاری درسینما وتلویزیون ندارید همچنان مورد توجه مردم باشید!
خوشبختانه ادم باهوشی هستم.امیدوارم شما هم موافق باشید.چون درجاهایی کارمیکنم که هدفمند است.یکشبه بابرنامه ای موفق در ذهن ها باقی می مانم.لازم نیست شش ماه تلاش کنم و درمجموعه ای بازی کنم تااین اتفاق بیفتد.اینکه عادل فردوسی پورمیخواهد که دربرنامه اش شرکت کنیم نیز فکرشده وبرنامه ریزی شده است.شاید!!!
با تشکر خیلی زیاد و ویژه از دوست عزیزم آرتمیس جونم که زحمت تایپ این مصاحبه ی جذاب و طولانی رو کشیدن..آرتمیس جونم واقعا ازت مچکرم عزیزدلم
زهرا:عجب مصاحبه ی توپی بود...دمشون گرم عالی بود...خیلی قضیه خیریه جالب و زیبا بود..کلاه قرمزیم که دیگه اووف اخرشه...

امروز 16 مهرماه تولد سحر عزیزم هست...سحر جان تولدتون مبارک ایشالا همیشه شاد و خوشبخت باشین

چه لطیف است حس آغازی دوباره،و چه زیباست رسیدن دوباره
به روز زیبای آغاز تنفس…و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!و چه
اندازه شیرین است امروز…
روز میلاد…روز تو!روزی که تو آغاز شدی!
تولد مبارک

دوس جونا امروز روز جهانیه کــــــودک هم هست...
این روز رو اول از همه به کودک درون رامبد جان!وبعدم به کودک درون خودم و شما تبـــــــریک میگم..خخخ..چیه؟خو کودک درونم کودکه دیگه!بزن دس قشنگرو...

خب دیگه با اجازه مرخص شم...
ارادت دارم زیاد..
التماس دعا
یا علی..
بسم الله الرحمن الرحیم